نقاشی قهوهخانهای روشی برای تنوع در داستانسرایی
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۸۸۳۶۹
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی موزه هنرهای معاصر تهران، پنجمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی نمایشگاه «همچنان جاری» (مروری بر بازتاب جریان عاشورا در هنرهای تجسمی معاصر)، با عنوان «تطابق صوت و تصویر در نقالی، پردهخوانی و نقاشی قهوهخانهای» با حضور رحمت امینی پژوهشگر و مدرس دانشگاه، فرهاد امینی پژوهشگر و مدرس دانشگاه و داوود بنیاردلان پژوهشگر و مدرس دانشگاه، روز سه شنبه هفتم شهریورماه در کتابخانه موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رحمت امینی در این نشست با تاکید بر قصهگویی و توانایی قصهگویی و نقالی گفت: ۲ محور نمایشهای تراژیک و کمیک وجود دارد. در محور نمایشهای تراژیک، یک خطی رسم میکنیم که نقطه آغازین قصهگویی است. اولین کاری که بشر بعد از اینکه زبان را آموخت برای کارکردهای اجتماعی و انسانی خودش استفاده کرد، قصهگویی را به کار برد، قصهگویی یک شیوه درمانی و یک وجه سرگرم کننده دارد. قصهگویی بخشی از سنت شفاهی ایرانی است که از مثنویخوانی تا شاهنامهخوانی تا رسیدن به نقالیخوانی را در برمیگیرد.
وی بیان کرد: نقاشی قهوهخانهای کارکرد تخصصی خود را دارد که بحث مفصلی است. نقاشی قهوهخانهای روشی بود که نقال برای تنوع در داستانسرایی و قصهگویی استفاده میکرد، نقال برای اینکه بتواند رضایت مخاطب خود را داشته باشد از نقاشیهای قهوهخانه برای نقالی خود استفاده میکند. نقال و نقاش میشود پردهخوان.
فرهاد امینی دیگر سخنران این نشست به تطابق صوت و تصویر در پردهخوانی، نقالی و نقاشی قهوهخانهای پرداخت و گفت: ما با سه گونه رسانه هنری مواجه هستیم، رسانه تصویری که نقاشی قهوهخانهای است، رسانه صوتی که نقالی و رسانه ترکیبی یعنی صوت و تصویر که به آن پردهخوانی میگویند. ما در فرهنگهای شفاهی به طور کلی نسبت بنیادین را میان صوت و تصویر میبینیم.
وی افزود: اجرای شفاهی در طول و سیر تطور تاریخی از ابتدا با تصویر درگیر بود. اگر شما این سنت شفاهی را تا غارنشینی به عقب ببرید بدیهی است که شمنها در دوران غارنشینی یا نسخههای اولیه آنها هم عملا داشتند اجرای شفاهی میکردند، البته با رویکرد به تصویری که برای آن قبیله خاص معنایی داشت. منظور از اجرای شفاهی، فرهنگهای شفاهی است. فرهنگهایی که مکتوب را به عنوان تنها سند رسمی بلکه چیزی در جان اجراگر دریافت میکرد. یعنی در فرهنگهایی که اجراگر در آنها خودش یک کتابخانه کامل است و الزاماً به این معنا نیست که او تحصیلات آکادمیک و شبیه به این را داشته باشد.
در بخش دوم این نشست رحمت امینی درباره تعزیهخوانی و نحوه اجرای تعزیهخوان پرداخت و گفت: وقتی درباره اشخاص مثبت و اولیا بگوییم، آنها باید افرادی باشند که بیان آوازین و لطیف داشته باشند و بخشی که در مورد اشقیا و افراد قطب منفی است باید اشتلمخوانی کنند و بیان خشونتآمیزی داشته باشند، حتی در نقاشیهای پردهخوانی هم آدمهای بد، زشت کشیده میشوند و آدمهای مثبت در اوج زیبایی نقاشی میشوند.
فرهاد امینی در بخش دوم این نشست گفت: هسته سخت فرهنگی یعنی عناصر رسمی که آن فرهنگ را به رسمیت میشناسند و دیگری پوسته نرم فرهنگی است که با استفاده از المانهای موسیقی و تصویر کار خودش را انجام میدهد. مثلثی که مؤلف، نقال و مخاطب به وجود میآورد، تأثیری بر مخاطب میگذارد.
سلسله نشستهای تخصصی هر هفته تا ۲۲ شهریور، همزمان با نمایشگاه «همچنان جاری»، با حضور هنرمندان و صاحب نظران هنری برگزار میشود و ورود برای کلیه علاقهمندان آزاد است.
نمایشگاه «همچنان جاری» تا ۲۲ شهریور همه روزه به جز دوشنبهها و تعطیلات رسمی از ساعت ۱۰ تا ۱۹ در موزه هنرهای معاصر تهران به نشانی خیابان کارگر شمالی، جنب بوستان لاله میزبان عموم علاقهمندان است.
کد خبر 5875535منبع: مهر
کلیدواژه: موزه هنرهای معاصر تهران نقاشی قهوه خانه ای رحمت امینی تئاتر ایران اربعین 1402 فیلم کوتاه هنرمندان تئاتر سینمای مستند موسیقی کلاسیک فیلم سینمایی دفتر موسیقی وزارت ارشاد جشنواره تئاتر فجر موسیقی پاپ شبکه دو سیما بنیاد سینمایی فارابی کنسرت موسیقی فیلم کمدی نقاشی قهوه خانه ای صوت و تصویر پرده خوانی قصه گویی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۸۸۳۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، عدالت اجتماعی یکی از مهمترین واژگان علوم انسانی و اجتماعی است و معمولا در بسیاری از محافل و کرسیهای دانشگاهی و پژوهشی کشور در دیدگاهها و رویکردهای جامعوی در سطوح کلان، میانه و خُرد از جایگاه مقولۀ هسته مرکزی برخوردار است.
رضا صفری شالی (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای با عنوان «ضرورت بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی» به این موضوع اشاره میکند که در تعریف و سنجش عدالت اجتماعی در کشور رویکرد واحدی وجود ندارد؛ لذا گاهاً برداشت ناقص و نامفهوم از عدالت وجود دارد و عدالت در معنای برابری، شایستگی، نیاز، انصاف، حد وسط و میانه و... تقلیل داده میشود؛ هرچند هر یک از مفاهیم مذکور بخشی از سازه عدالت هستند ولی کل عدالت و یا در قامت آن نیستند.
* عدالت اجتماعی
این پژوهشگر در این مقاله مینویسد عدالت اجتماعی امکان بهرهمندی همه از شرایط یکسان برای دسترسی به فرصتهای اجتماعی است. حفظ حقوق همۀ مردم در جامعه، احترام به حقوق یکدیگر است. در سنجش عدالت در محافل دانشگاهی و پژوهشی تاکنون بیشتر درک از عدالت و احساس عدالت مدنظر بوده که اغلب با روش پیمایش مورد تعریف عملیاتی و سنجش قرار گرفته است.
عدالت اجتماعی امکان بهرهمندی همه از شرایط یکسان برای دسترسی به فرصتهای اجتماعی استاو خاطرنشان میکند که این مقاله با رویکرد جامع جهت رسیدن به تعریف نظری و چارچوب روشی دقیق درخصوص عدالت اجتماعی، ابتدا به بررسی رویکردها و دیدگاههای عدالت اجتماعی میپردازد تا به درک نشانههای اصلی و مفصلبندیهای خاص آن بپردازد.
به زعم شالی تحقیقات عدالت از نظر تاریخی در چارچوبی چندرشتهای توسعه یافته است. رشتههای مختلف درگیر درمباحث عدالت شامل فلسفه، جامعهشناسی، روانشناسی و اقتصاد است.
میتوان گفت بهطور گسترده اکثر رویکردهای فلسفی عدالت بر جنبههای هنجاری، عینی و ساختارهای تقویت عدالت در جامعه استوار است.
* عدالت از منظر روانشناسی
این پژوهش بیان میکند که از منظر روانشناسی، عدالت بیشتر به جنبههای ذهنی آن چه مردم آن را عادلانه یا ناعادلانه تصور میکنند مربوط است. روانشناسی کمتر به ساختار توجه کرده و بیشتر بر درک و توضیح نحوه تفکر و احساس مردم در مورد عدالت تمرکز دارد و عدالت را در سطح افراد بیان میکند.
او مینویسد روانشناسی در سطح فردی بیشترین همپوشانی را با مطالعات اخلاقی (Moral) دارد و فرایندهای شناختی و عاطفی به هنگام مواجه با بیعدالتی در افراد بسته به تفاوت آنها در درک، تفکر و اخلاقمداری متفاوت است. بررسی جامع فرایندهای روانشناسی مرتبط با عدالت مستلزم گنجاندن پویاییهای، بینفردی (Interpersonal) درونفردی (Individual) و درونگروهی (Intergroup) در مطالعات است.
* دیدگاه اقتصادی و جامعهشناسی عدالت
به زعم این پژوهشگر برخلاف دیدگاه اقتصادی عدالت که در سطح کلان به عنوان یک سیستم توزیع و در سطح خُرد به عنوان یک سیستم انتخاب عقلانی بررسی میشود، در جامعهشناسی عدالت به عنوان یک ارزش اجتماعی در داخل جامعه و گروههای مختلف موجود در جامعه تعیین میشود.
او معتقد است موضوع اصلی در مطالعات عدالت اجتماعی، بررسی ساختارهای موجود در جامعه است. به عبارت دقیقتر، جامعهشناسی پدیدههای عدالت جمعی را به تصویر میکشد، مسیری که در آن نهادهای اصلی جامعه، حقوق اساسی و وظایف را تعیین کرده و منافع حاصل از مشارکت اجتماعی را توزیع مینمایند در سطح بینفردی و بینگروهی مطالعات روانشناسی همپوشانی با مطالعات جامعهشناسی عدالت و عدالت توزیعی خواهد داشت.
* عدالت توزیعی (Distributive Justice)
به زعم شالی در خصوص اَشکال یا وجههای مختلف عدالت باید خاطرنشان ساخت که شکل اول عدالت توزیعی است که به عدالت درکشده از اصول و قواعد تنظیمکننده توزیع منابع و به ارزیابی نتایج واقعی توزیع در رابطه با نتایج مورد انتظار اشاره دارد.
عدالت در ارتباط با مفاهیمی مانند «مقایسۀ اجتماعی» و «احساس محرومیت اجتماعی» نمود پیدا میکنداو در ادامه مینویسد در مطالعات عدالت توزیعی توجه به چند مورد از اهمیت بالایی برخوردار است اولین مورد شناسایی اصول و قواعدی که باید برای نحوه توزیع عادلانە منابع اجتماعی یا بار فشارها مانند جرائم مورد استفاده قرار گیرد. مورد دوم بیعدالتی ناشی از قواعد توزیع چه پیامدهایی خواهد داشت.
* عدالت رویهای (Procedural Justice)
این پژوهشگر مینویسد عدالت رویهای است که دیرتر از عدالت توزیعی مطرح شده و بر عادلانه بودن رویهها و فرایندهای توزیع منابع تمرکز دارد. در این شکل عدالت تمرکز اصلی نه بر روی نتایج، بلکه درخصوص فرایندهای آن است. عقیده اصلی این دیدگاه این است که جریان منصفانه/عادلانه بیطرفانه با چه تصمیمهایی عملی خواهد شد. اگر نحوه تصمیمگیری عادلانه یا منصفانه تشخیص داده شود، احتمالا خروجی یا توزیع نهایی منابع به عنوان فرایندی عادلانه یا منصفانه پذیرفته خواهد شد.
* عدالت کیفری (Retributive)
این نویسنده بیان میکند که عدالت کیفری به نتایج منفی ناشی توزیع منابع اشاره دارد. از نظر تاریخی، تحقیقات عدالت توجه خود را معطوف به توزیع منابع مثبت کرده است. فرض حاکم این بوده است که رویکردهای مربوط به توزیع منافع مثبت در مورد توزیع منابع منفی نیز صدق میکند. اگرچه تحقیقات نشان داده است که عدالت مربوط به منابع مثبت و منفی ممکن است شامل فرایندهای متمایزی باشند این شکل از عدالت نیز در بین رشتههای مختلف قابل بررسی است.
او مینویسد عدالت کیفری در پی یافتن مجازات توزیع منفی مناسب برای افراد خاطی است. عدالت کیفری به جزا و تنبیه عادلانه برای عمل خطا و قانونشکنی مربوط است. مطالعات آلودگی آب و هوا و جرائم تخطی از استانداردهای تخلیه آن بیشتر در این بخش قرار میگیرد.
* عدالت ترمیمی (Restorative) و عدالت جبرانی (Reparative)
در چند دهە اخیر و با نقد رویکرد سنتی عدالت کیفری، گونە جدیدی از عدالت به عنوان عدالت جبرانی یا عدالت ترمیمی مطرح شده است. وجه چهارم عدالت نیز مشابه عدالت کیفری با نتایج منفی سروکار دارد. تأکید بر رویههای رسمی برای جبران عدالت، روی فرایندهای غیررسمی متمرکز است که به موجب آن قربانیان، بزهکاران و جوامع ترغیب میشوند تا گامی برای جبران آسیب بردارند.
به طور خلاصه تتبع نظری موضوع نشان میدهد که در ترسیم عدالت اجتماعی، نَه نسخۀ دستچپیها (یعنی برابری در فرصتها و برابرسازی نتایج) و نَه نسخۀ دستراستیها (یعنی فقط برابرسازی فرصتها و توجه به شایستگیها) نسخۀ کاملی برای کشور ماست؛ بلکه نیاز به یک دیدگاه ترکیبی و با توجه به ارزشهای بومی و به عبارتی مقتضیات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی(ایرانی – اسلامی) است.
در نهایت اینکه توصیۀ نوشتار حاضر درخصوص سنجش عدالت اجتماعی این است که عدالت در ارتباط با مفاهیمی مانند «مقایسۀ اجتماعی» و «احساس محرومیت اجتماعی»نمود پیدا میکند، ازاینرو نیاز به روشهای ترکیبی (کیفی و کمّی بصورت توأمان) جهت شناخت ادارک/ احساس و برخورداری از عدالت اجتماعی در جامعه وجود دارد، در این راستا روشهای کیفی عمیق پدیدارشناسی معمولا راهی به ذهنیت مخاطبان پیدا میکنند و تجارب زیستۀ افراد و مقتضیات زمانی و مکانی را در نظر میگیرند و میتوانند شاخصهای قابل توجهی جهت سنجش برای تحقیقات پهندامنۀ پیمایشی ایجاد کنند و با تلفیق رویکردهای کمّی و کیفی میتوان به شناخت عمیق و جدی از مخاطبان درخصوص عدالت اجتماعی رسید.
انتهای پیام/